![]() |
در شب آرزو ها
آرزو دارم
![]() |
گاهی فکر می کنم هر چه می گذرد تغییرات درون من هم عجیب تر می شود. می نشینم به انتهای انتهای همه چیز فکر می کنم و وقتی هیچ چیز پیدا نمی کنم خودم را به کوچه علی چپ می زنم. دلم می خواهد به فردای خودم فکر کنم ولی امروزم آنقدر سریع می گذرد که انگار هیچ فرصتی برای فردا نخواهم داشت و این امروزها و فرداها با سرعت برق و باد از کنار گوشم می گذرند و من خیلی غیر رمانتیک. و نمی دانم که لحظه های کوتاه خوشی و آرامش من چرا همیشگی نیستند. و نمی دانم که تا کی همیشگی نخواهند بود و نمی دانم که اصلا همیشگی بودن بهتر است یا همیشگی نبودن. ولی یک چیز را خوب می دانم. و آن اینکه در این چند سال چیزهایی از زندگی یاد گرفتم که شاید در وضعیتی غیر از این، تجربه کردنشان برایم غیر ممکن بود. و آن تجربه های بعضا نه چندان شیرین را با هیچ چیزی تاخت نمی زنم.
ادامه مطلب ...
دروغ نبود دوستم داشتی
نگاه عاشقانه هر چقدر هم غلط املایی داشته باشد صفر نیست
من همه بی کسی هامو فقط از دست زمونه می کشم
دروغ نبود دوستم داشتی
رفتنت هم دروغ نبود
![]() |
شبی پسر کوچکی یک برگ کاغذ به مادرش داد. او با خط بچگانه نوشته بود:
صورتحساب:
کوتاه کردن چمن باغچه ۵ دلار
مرتب کردن اتاق خوابم ۱ دلار
مراقبت از برادر کوچکم ۳ دلار
بیرون بردن سطل زباله ۲ دلار
نمره ریاضی خوبی که امروز گرفتم ۶ دلار
جمع بدهی شما به من: ۱۷ دلار
ادامه مطلب ...