کافه دل ما

وبسایت عاشقانه کــــافـــــه دل

کافه دل ما

وبسایت عاشقانه کــــافـــــه دل

زندگی با همه‌ی مشکلاتش زیباست

    

یه روز تصمیم گرفتم بخاطر مشکلم خودم رو از بالای ساختمان پرت کنم پایین 

طبقه دهم زوجی رو دیدم که عاشقانه یکدیگر رو در آغوش گرفته بودند 


طبقه نهم پیتر رو دیدم که مثل همیشه تنها بود و گریه می کرد 


طبقه هشتم مردی رو دیدم که نامزدش با بهترین دوستش هم خواب شده بود 


طبقه هفتم دختری رو  دیدم که قرص های ضد افسردگی روزانه اش رو می خورد 


طبقه ششم شخص بیکار رو دیدیم که هفت تا روزنامه خریده بود و نا امیدانه دنبال کار می گشت
 

طبقه پنجم آقای وانگ رو دیدم که داشت لباش خانمومش رو می پوشید ؟؟
 

طبقه چهارم رز رو دیدیم که مثل همیشه با دوست پسرش جر و بحث می کرد
 

طبقه سوم مرد پیری رو دیدم که امیدوارانه منتظر بود تا کسی زنگ خونه اش رو بزنه و به دیدنش بیاد
 

طبقه دوم لیلی همچنان غصه شوهر گم شده اش رو که از یک سال و نیم پیش نا پدید شده بود را می خورد
 

قبل از اینکه خودم رو از ساختمان پرتاب کنم فکر می کردم من بد شانس ترین فرد دنیا هستم

الان می دونم که هر کسی مشکلات و نگرانی های خودش رو داره بعد از اینکه تمام اینها رو دیدم به این موضوع فکر کردم که من اونقدر ها هم بد بخت نبودم
همه اون آدم هایی که دیدیم الان دارند به من نگاه می کنند 


 

پ . ن :
این داستان کوتاه رو به تمام دوستانتون بفرستید و بهشون یاد آوری کنید که زندگی با مشکلاتش زیباست و واقعا ارزشمند است

حتما پیش خودشون فکر می کنند که اونقدر ها هم بدبخت نیستند
خیلی خوبه که آدم مهم باشه ولی مهم تر از همه اینه که آدم خوب باشه و هر مقامی هم که باشه مغرور نباشه. 
نظرات 2 + ارسال نظر
fitfoot چهارشنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 07:11 ب.ظ

kheii khoshmele

kiana پنج‌شنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 06:03 ق.ظ


aly bood

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد