کافه دل ما

وبسایت عاشقانه کــــافـــــه دل

کافه دل ما

وبسایت عاشقانه کــــافـــــه دل

ماه و آب

مشک برداشت که سیراب کند دریا را
رفت تا تشنگی اش آب کند دریا را

آب روشن شد وعکس قمر افتاد درآب
ماه می خواست که مهتاب کند دریا را

تشنه می خواست ببیند لب اورا دریا
پس ننوشید که سیراب کند دریا را

کوفه شد علقمه،شق القمری دیگر دید
ماه افتاد که محراب کند دریا را

تا خجالت بکشد سرخ شود چهره ی آب
زخم می خورد که خوناب کند دریا را

ناگهان موج برآمد که رسید اقیانوس
تا درآغوش خودش خواب کند دریا را

آب مهریه ی گل بود و الا خورشید
در توان داشت که مرداب کند دریا را

کاش روی دل خشکیده ی ما آن ساقی
عکسی از چشم خودش قاب کند دریا را

روی دست تو ندیده ست کسی دریا دل
چون خدا خواست که نایاب کند دریا را

نظرات 2 + ارسال نظر
سوگل یکشنبه 21 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 02:17 ب.ظ http://www.sogol23.blogfa.com

اگر نمی توانی بلوطی بر فراز تپه ای باشی،بوته ای در دامنه ای باش،
ولی بهترین بوته‌ای باش که در کناره راه می‌روید.
اگر نمی‌توانی بوته‌ای باشی،علف کوچکی باش و چشم‌انداز کنار شاه راهی
را شادمانه‌تر کن.......
اگر نمی‌توانی نهنگ باشی، فقط یک ماهی کوچک باش،
ولی بازیگوش‌ترین ماهی دریاچه!
همه ما را که ناخدا نمی‌کنند، ملوان هم می‌توان بود.
در این دنیا برای همه ما کاری هست کارهای بزرگ،
کارهای کمی کوچکتر و آنچه که وظیفه ماست،
چندان دور از دسترس نیست.
اگرنمی‌توانی شاه راه باشی،کوره راه باش،
اگر نمی‌توانی خورشید باشی، ستاره باش،
با بردن و باختن اندازه ات نمی گیرند.
هر آنچه که هستی، بهترینش باش..........





سوگل دوشنبه 22 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 07:42 ق.ظ http://www.sogol23.blogfa.com

کاش می دانستی
زندگی با همه وسعت خویش محفل ساکت غم خوردن نیست
حاصلش تن به قضا دادن نیست
زندگی خوردن و خوابیدن نیست
زندگی چنبش و جاری شدن است
از سرآغاز حیات
تا به جایی که خدا میداند !!!!!


برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد