کافه دل ما

وبسایت عاشقانه کــــافـــــه دل

کافه دل ما

وبسایت عاشقانه کــــافـــــه دل

امشب هم ...



نمیدونم امشب چم شده ! حالم خیلی خرابه ( البته حال روحم نه جسمم )

نمیدونم تاحالا واسه شمام پیش اومده که دلتون بگیره و کسی رو نداشته باشین
تا باهاش درد و دل کنین ؟ کسایی رو دارم که خیلی باهاشون راحتم اما . . .
آخه میدونین یه حرفایی هست که آدم به هیچکس نمیتونه بزنه . . .
وقتی اینهمه حرف تو دل آدم جمع بشه یه جوری سر باز میکنه دیگه . مگه نه ؟

ادامه مطلب ...

دلتنگتم



من تمام بی کسی هایم را قامت بسته ام و در طولانی ترین سجده اندوه به اندازه همه نبودنهایت اشک می ریزم و به بلندای یلدای فراقت با آهی از عمق قلب هزارپاره ام ، کابوس رفتنت را خاکستر می کنم ...!!!!!!


بگذار بی ادعا اقرار کنم که دلم برایت تنگ می شود ، وقتی نیستی دلتنگی هایم را قاب می کنم . لحظه لحظه غروبی را که نیز دلتنگ تو و چشمان بارانی ات می شوم ، قاب می کنم تا وقتی آمدی نشانت دهم که شاید دیگر تنهایم نگذاری ....!

ادامه مطلب ...

شبی با خیال تو



شبی با خیال تو هم خونه شد دل

نبودی ندیدی چه ویرونه شد دل

نبودی ندیدی پریشونیامو
فقط باد و بارون شنیدن صدامو
غمت سرد و وحشی به ویرونه می زد
دل با تو خوش بود و پیمونه می زد

نه مرد قلندر نه آتش پرستم
فقط با خیال شبها مست مستم

الهی سحر پشت کوههابمیره
خدا این شبها رو از عاشق نگیره

شبهای جوانی چه بی اعتباره
همش بیقراری همش انتظاره

گریه میکنم



امشب گریه میکنم .

گریه میکنم برا تو برای خودم برای تموم اونایی که خواستن گریه کنن نتونستن.

 برا ی تمام اون چیزی که خواستی ونبودم خواستم وبودی.

 امشب گریه میکنم به وسعت دریا به وسعت بیشه به وسعت دل عاشق.

برای تو...برای تو....و به پاس احترام تمام تحقیرهایی که از دیگران شنیدم وهنوز شکست نخوردم

شاید نبودنت کلافه‌ام کند



نامت بر خشک‌سالی‌ام و بر هرم خواهش‌هایم باریده است. بی‌آن‌که بدانم. بفهمم و لمس کنم ابتدای معجزه‌ای را که تو بهانة آنی.

نمی‌خواهم از نهایت شب حرف بزنم وقتی نامت در من طلوع کرده است. وقتی تو با تمام بزرگی‌ات سرسپرده‌ترین کوه را برای طلوع نامت انتخاب کرده‌ای چه لزومی‌ دارد در سیاه متمرکز بشوم و آن را به ادامة شب نبودنت سنجاق کنم؟

نامت مرا به بهار می‌برد. لای گل پونه‌ها و بنفشه‌ها می‌نشاند. مثل بهارنارنج التهاب را از ریه‌هایم می‌زداید و سبک‌ام می‌کند. نامت از چمن‌زارهای بهشت آمده است. از لطافت گل‌هایی که خدا برای آدم و حوا دسته می‌کرد.

ادامه مطلب ...