شبی با خیال تو هم خونه شد دل
نبودی ندیدی چه ویرونه شد دل
نبودی ندیدی پریشونیامو
فقط باد و بارون شنیدن صدامو
غمت سرد و وحشی به ویرونه می زد
دل با تو خوش بود و پیمونه می زد
نه مرد قلندر نه آتش پرستم
فقط با خیال شبها مست مستم
الهی سحر پشت کوههابمیره
خدا این شبها رو از عاشق نگیره
شبهای جوانی چه بی اعتباره
همش بیقراری همش انتظاره
شعر زیبایی بود و بسیار پر محتوا ..........
سلام
ممنونم زیبا نوشتی