کافه دل ما

وبسایت عاشقانه کــــافـــــه دل

کافه دل ما

وبسایت عاشقانه کــــافـــــه دل

صورتحساب عاشقی ...


شبی پسر کوچکی یک برگ کاغذ به مادرش داد. او با خط بچگانه نوشته بود:

صورتحساب:


کوتاه کردن چمن باغچه ۵ دلار

مرتب کردن اتاق خوابم ۱ دلار

مراقبت از برادر کوچکم ۳ دلار

بیرون بردن سطل زباله ۲ دلار

نمره ریاضی خوبی که امروز گرفتم ۶ دلار

جمع بدهی شما به من: ۱۷ دلار

ادامه مطلب ...

آرزو کن


آرزو کن آن اتفاق قشنگ بیفتد

رویا ببارد
دختران برقصند
قند باشد
بوسه باشد
خدا بخندد بخاطر ما
ما که کاری نکرده ایم…

رسم محبت آموختم


وقتی ۱۵ سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم …صورتت از شرم قرمز شد و سرت رو به زیر انداختی و لبخند زدی…

وقتی که ۲۰ سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم
سرت رو روی شونه هام گذاشتی و دستم رو تو دستات گرفتی انگار از این که منو از دست بدی وحشت داشتی

ادامه مطلب ...

زیباترین دفتر نقاشی


هر روز که می گذرد، برگی از دفتر نقاشی زندگی با نقش هایی که تو بر صحنه روزگار رسم می کنی، ورق می خورد. دفتر نقاشی عمر پر است از برگ های زرد و سبز، ورق هایی که بر تعدادی از آنها لطافت گل های بهاری که روی سفیدی بی آلایش آنجا خوش کرده است، نقش بسته است و بر بعضی از آنها ردپای سرد و خسته تنهایی زمستان به یادگار مانده است.

ادامه مطلب ...